شرکت های موفق فقط برای رفع نیازهای مشتریان شناخته شده محصولات تولید نمی کنند. آنها همچنین نیازهای ناگفته و در حال تحول مشتریان را عمیقاً درک می کنند و به روش های جدید ارزش افزوده نگاه می کنند. اما چگونه؟ رهبران مدیریت محصول در مرکز این تغییر قرار دارند و باید دیدگاه خود را برای مدیریت کل تجربه محصول - پرداختن به این نیازهای ناگفته و در حال تحول - گسترش دهند تا به طور مستمر ارزش بیشتری ارائه دهند. مدیریت محصول به معنای اطمینان از ساختن محصول مناسب برای بازار است. ما با مأموریتی از تجارت شروع می کنیم تا چیزی به نفع مشتریان بسازیم که به اهداف تجاری دست یابد. ما برای درک مشتری و نیازهای آنها، برای اطمینان از تناسب محصول با بازار کار می کنیم. درک "چرا" ما در حال ساخت چیزی هستیم به ما امکان می دهد "چه چیزی" را برای تیم خود بسازیم. به این ترتیب، مدیریت محصول استراتژیک است - استراتژی کسب و کار و سهم ما در آن قبلاً مشخص شده است، اما درک بازار و نحوه ارائه خدمات به آن با محصول خود، تا حد زیادی در حوزه محصول است.
دوره های آموزشی مدیریت محصول به رهبران مدیریت محصول و تیمهای آنها کمک میکند تا این مسئولیتهای در حال گسترش را بهتر بر عهده بگیرند، فرصتهای نوآوری را که نیازهای فعلی و آینده مشتریان را برآورده میکند، کشف کنند و یک رویکرد مشترک و سازگار برای مدیریت محصولات در طول چرخه عمر خود ایجاد کنند. با ترکیبی از چشمانداز جسورانه، ابزارها و چارچوبهای انتخابشده، و راهنمایی عملی، تجربهای از محصول برجسته ایجاد میکنید و جرقه رشد ثابتی را در سراسر مجموعه خواهید داشت.
نقش های مدیریت محصول
به عنوان یک رهبر مدیریت محصول، شما دائماً تحت فشار هستید تا اولویتهای امروز را برآورده کنید و در عین حال یک قدم جلوتر از آینده باشید. یک مدیر محصول باید بتواند:
- نیازهای مشتری را کشف کند که باعث نوآوری می شود.
- بهبود شایستگی ها از طریق ارتقاء مهارت مدیر محصول.
- فرآیند چرخه عمر محصول را بهبود بخشد.
- اجرای قیمت گذاری بر اساس ارزش
- سبد محصولات را مدیریت کنید.
- مدیریت چابک محصول و تراز توسعه را فعال کنید.
- رهبری یک اکوسیستم مدیریت محصول با عملکرد بالا
خدمات مدیر محصول بهطور منحصربهفردی ساخته شدهاند تا بینشهای استراتژیک را در مورد نقش شما بهعنوان یک رهبر تجاری در سازمانتان ارائه دهند و به شما کمک کنند نقش عملکردی خود را بهعنوان یک بخش یا رهبر بخش انجام دهید.
از تغییرات مشتری و پویایی بازار جلوتر باشید، برای آینده برنامه ریزی کنید و استراتژی خود را با تحقیقات پیشرو تنظیم کنید:
- تحقیق در مورد وسواس مشتری
- بینش مشتری
- روندها و پیش بینی ها
- پیش بینی های بازار
- چشم اندازهای فناوری و ارائه دهندگان خدمات
با مدلهای استراتژیک اثبات شده به تیم خود قدرت دهید تا اولویتهای شما را تسخیر کند:
- KPI و معیارهای همتا
- ارزیابی ها
- مدل های استراتژیک
- قالب های استراتژی
- ارزیابی برای عملکرد شما
با بهترین شیوه های متناسب با شما و تیمتان، پیشرفت را تسریع کنید و تصمیمات را از خطر دور کنید:
- جلسات راهنمایی
- بحث های همسالان
- حضور در رویداد
- مدیریت ارتباط اختصاصی
حوزه مدیریت محصول در حال گسترش نشان دهنده نقش گسترده تری است که مدیریت محصول باید با گسترش مسئولیت هایش برای نظارت بر کل تجربه محصول ایفا کند.
با توجه به 3 ستون محصول، سه جنبه اصلی برای نقش مدیریت محصول وجود دارد: اولین جنبه، کشف فرصت است که ریشه در تحقیقات بازار و درک "چرا" در پس ویژگی هایی دارد که ما ایجاد می کنیم. پس از شناسایی فرصت هایی که ممکن است بخواهیم با محصول خود به آنها رسیدگی کنیم، مرحله بعدی برنامه ریزی محصول است. در برنامه ریزی، بهترین فرصت ها را با هم ترکیب کرده و آنها را با اهداف استراتژیک خود هماهنگ خواهیم کرد. ما فعالیتها را بر اساس نقشه راه ترتیب میدهیم تا راهنماییهای داخلی در مورد اینکه چگونه منابع را همسو میکنیم و زمانی که امیدواریم به نتایج دلخواه برسیم، ارائه میکنیم. در نهایت، زمانی که این ویژگی وجود داشت، میتوانیم با تیم خود روی توسعه آن ویژگیها کار کنیم. نقش محصول در اینجا، بیان واضح نیاز، معیارهای یک راه حل قابل قبول و همکاری با تیم برای ایجاد راه حل (نه دیکته کردن آن) است. هنگامی که یک ویژگی طراحی و توسعه مییابد، بررسی میکنیم که آیا نیاز را برآورده میکند و آن را با مشتریان و از طریق دادههای عملکرد آزمایش میکنیم تا از موفقیت آمیز بودن آن اطمینان حاصل کنیم - تیم را از طریق تکرارها و چرخشها در صورت نیاز هدایت میکنیم تا از موفقیت هر ویژگی جدید اطمینان حاصل کنیم.
محصول چیست؟
واقعاً دشوار است که در مورد مدیریت محصول خیلی بیشتر بگوییم بدون اینکه ابتدا مشخص کنیم یک محصول چیست - بالاخره ما داریم چیزی را مدیریت می کنیم، اما آن چیز چیست، و مرز بین یک محصول و یک سرویس یا یک برنامه عملیاتی را کجا ترسیم کنیم. به عبارت ساده، یک محصول یک راه حل تعمیم یافته برای یک نیاز یا خواسته مشترک است که می تواند به بازار برده شود و به فروش برسد. یک محصول صرفه جویی در مقیاس را برای مشتریان خود آشکار می کند و این راه حل تعمیم یافته را بسیار مقرون به صرفه تر از یک راه حل یا خدمات سفارشی می کند. به طور ضمنی در این تعریف نیاز به عرضه چیزی به بازار است. ما در حال حل یک مشکل در مقیاس برای هزاران یا شاید میلیون ها نفر هستیم. چگونه بدانیم که در حال ساخت راه حل مناسب برای اکثر آنها هستیم؟ یا اینکه آنها برای راه حل ما بیشتر از یک رقیب ارزش قائل هستند؟